کنفرانس برلین نماد تلاشهای دوم خردادیها علیه نظام اسلامی بود
خبرگزاری فارس: نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " در تبیین کنفرانس برلین و اهداف برگزاری آن تصریح کرد: کنفرانس برلین در واقع نماد تلاشهای شکل گرفته استکبار، اپوزیسیون و دوم خردادیها، علیه نظام اسلامی و ارکان آن بود.
حمیدرضا اسماعیلی نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت "در گفتگویی تفصیلی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس در ابتدای سخنان خود به علت و انگیزه نگارش این کتاب پرداخت و گفت: حوادث سال 88 ضمن آنکه حوادث ماندگار از لحاظ تاریخی بود، حکایت از جریانی دامنهدار و دارای زمینه و ریشههای تاریخی داشت؛ بنابراین گروه مطالعاتی ما سالها در مورد جریان دوم خرداد موسوم به اصلاحات کنکاش و مطالعه کرده بود، لذا حوادثی که در جریان فتنه 88 رخ داد، دور از انتظار نبود، چرا که ماهیت این جریان از زمان ائتلاف سال 76 نشان از راه انتخابی پیشروی این جریان داشت.
وی انتخابات ریاست جمهوری سال84 و 88، زمینه ساز تحولات اجتماعی و سیاسی جدید در ایران خواند و افزود: هم موضوع انتخابات و هم موضوع آرایشهای سیاسی پدید آمده در این مقطع نیاز به یک کار پژوهشی داشت که در آن زمینههای فکری، سیاسی، اجتماعی و تاریخی لحاظ شود که در نهایت اقدام به نگارش کتاب شورش جمهوریت بر اشرافیت شد که سعی کردم روح آنچه را که در کتاب به آن پرداخته بودم را در نام کتاب متجلی کنم.
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " گفت: منظور ما از اشرافیت طبقهای بودند که بعد از انقلاب به جایگاهی رسیده بودند، که شامل دیوان سالاران، سرمایهداران و ... بودند، به همین دلیل میبینیم مکان و مراکز آشوبها در طول فتنه، از مرکز شهر به سمت بالای شهر بوده و علت استفاده آنها از خیابان انقلاب این بود که خود را به عنوان نمادین دارای پیشینه انقلابی نشان دهند که کاریکاتور آن هم نشدند.
اسماعیلی رهبران و هدایتگران جریان فتنه را از طبقه اشراف دانست و ادامه داد: لذا اگر از جنبه جامعهشناسانه به مسئله نگاه کنیم افرادی هم که در این تجمعات غیر قانونی حضور پیدا میکردند کمتر از جنوب شهر بودند. بنابراین منظور ما از اشرافیت به معنای کلاسیک آن یعنی طبقه فئودال نیست، بلکه طبقه سرمایهدار جدید شهری هستند که منافع خود را با منافع اکثریت مردم ایران که در 22 خرداد 88 به پای صندوقهای رای آمد، ناسازگار دید و سعی کرد منافع خود را بر این اکثریت به هر طریق ممکن دیکته کند.
وی با توضیح انواع حکومتها در دنیا، گفت: در نظام دموکراسی و مردمسالاری "جمهوریت " حاکم است، که این جمهوریت در 22 خرداد رای خود را مشخص کرد؛ اما این گروه اقلیت - با شعار تقلب که رمز آشوب بود - رای اکثریت را نپذیرفت و درنهایت این طبقه اشراف علیه جمهوریت و حتی اسلامیت نظام وارد عمل شد.
* در یک جمله جریان موسوم به دوم خرداد را باید جریان سکولاریستی دانست
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: برای تحلیلگران واقعبین سیاسی، ماهیت جریان دوم خرداد به خوبی روشن است و در یک جمله جریان دوم خرداد را باید جریان سکولاریستی دانست.
اسماعیلی در ادامه سخنان خود در تبیین عملکرد و خط مشی برخی چهرههای اصلاحطلب که در ده سال گذشته از منتقدان نظام اسلامی به معاندان رادیکال طرفدار براندازی تبدیل شده و در نهایت به دامان دشمنان پناه بردند، تصریح کرد: گفتارها و عملکردهای چهرههای شاخص این جریان از جمله "بشیریه، سروش، ملکیان "، عدم اعتقاد به نظام و حکومت دینی است، هر چند در برخی موارد تفاوتهایی با هم دارند، اما تفکر سکولار نقطه مشترک نظریهپردازیهای آنها است، لذا تلاش آنها ناکارآمد نشان دادن حکومت و تئوریسازی برای آن بود.
* نظریهپردازیهای سکولار دوم خردادی رکن اصلی نظام اسلامی یعنی «ولایت فقیه» را بر نمیتابیدند
وی از مهمترین اهداف جریان دوم خرداد را تضعیف و تخریب ولایت فقیه دانست و افزود: اینها در حقیقت نظام جمهوری اسلامی و در اصل رکن اصلی این نظام یعنی «ولایت فقیه» را بر نمیتابیدند و تلاش میکردند با تاکتیکها و راهبردهای متفاوت این ستون را تضعیف و تخریب کنند.
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " ادامه داد: در نظام فکری ایدئولوژیک این افراد_ به دلیل داشتن ماهیت سکولار_ ولایت فقیه نمیتواند دارای جایگاه باشد و این طبیعی است، بنابراین در زمانی که بخواهند وارد عرصه سیاست شوند به دنبال جایگزین ولایت فقیه میروند.
* "غرب " مدینه فاضله روشنفکران سکولار اصلاحات است
این کارشناس مسائل سیاسی با تشریح رفتارشناسی روشنفکران سکولار ایران از مشروطه تا به حال، بیان داشت: برای این روشنفکران سکولار مدینه فاضلهای وجود دارد که آن «غرب» است؛ چرا که بسیاری از اینها وامدار غرب هستند و یا آنجا تحصیل کردهاند و یا از متون تولید شده غرب تغذیه کرده و به آنجا تعلق خاطر پیدا کردهاند.
اسماعیلی گفت: ائدولوژی جریان اصلاحات و دوم خرداد به دنبال این بود که بگوید من تجدد گرا هستم و تئوری پردازان این جریان مباحثی را به خصوص در محافل دانشگاهی مدام شکاف سنت و تجدد را مطرح میکردند و خدا را در برابر انسان، علم را مقابل ایمان قرار میدادند.
وی با بیان اینکه امروز جامعه ایران با حضور و گسترش ابزار ارتباطی از وضعیت گذشته خارج شده است، اظهار داشت: عوامل و نیروهای خارج از سیستم تاثیر زیادی بر درون سیستم میگذارد و حتی میتوان گفت سیستم جدیدی شکل گرفته که برخی از نیروهای تاثیر گذار، خارج از جامعه ایران قرار دارند مثلا دولتهای غرب بر جامعه ایران تاثیر میگذارند.
*قطعا اثر رسانهها از روشنفکران بسیار بیشتر است
وی با تاکید بر لزوم توجه اندیشمندان و مسولان بر تاثیرات رسانهها، سوال کرد: امروز آیا تاثیر رسانهها غرب بیشتر است یا تاثیر روشنفکران ما امروز آیا برداشت جوان 18 ساله از آزادی همان برداشت یک فرد 60 ساله است؟ لذا با نگاهی به جامعه امروز، نمیتوان نقشه رسانههای مدرن امروز مانند ماهواره و اینترنت را نادیده گرفت، چرا که قطعا اثر رسانهها از روشنفکران بسیار بیشتر است.
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " نقش شبکه بی بی سی فارسی را درجریان فتنه 88 بسیار زیاد دانست و ضمن بیان اینکه باید دید ابزار رسانه به دست چه تفکر و جریانی هدایت و مدیریت میشود؛ خاطرنشان کرد: بسیاری از جوانان مواضع افراد مثلاً سروش و غیره را مطالعه نمی کنند، اما با زدن دکمه ماهواره و دیدن و شنیدن اخبار جهت دار ماهواره به راحتی بازی میخورند.
وی خاطرنشان کرد: در دهه اصلاحات گفتمان سکولارسازی جامعه موجب شد این جریان با کسب تجربه از حادثه کوی دانشگاه، از سال 78 با تحربهاندوزی ده ساله و برنامهریزی بلند مدت، به فتنه 88 اقدام کند.
*ارتباطگیری مستقیم با اپوزسیون خارج، نقطه اشتراک کنفرانس برلین و فتنه 88
اسماعیلی در ادامه و در تبیین کنفرانس برلین و اهداف برگزاری آن تصریح کرد: هدف این کنفرانس ایجاد پل ارتباطی با هسته اصلی جریان رادیکال دوم خرداد با جریان اپوزیسیون خارج بود که با هوشیاری مردم و مسئولان به موفقیت نرسید، لذا تشابه فضای کنفرانس برلین با فتنه 88 ارتباطگیری مستقیم با اپوزسیون خارج بود و تفاوت این دو این بود که ائتلاف در سال78 شکست خورد ولی در سال 88 ائتلاف با ضد انقلاب برقرار شد که افرادی مثل رجوی، سازمان منافقین، سلطنتطلبها، رژیم صهیونیستی از موسوی و کروبی حمایت کردند.
وی با تاکید بر اینکه جریان اصلاحات و دوم خرداد میدانستند تقلب نشده است، گفت: حالا این سؤال مطرح است چرا با این وجود آنها ادعای تقلب کردند؛ جای سوال جدی داشته و استدلال برای اثبات اینکه تقلب نشده است خیلی صحیح نیست، چرا که هر که یک مقدار از سیستم انتخابات کشور مطلع باشد، به روشنی میفهمد که تقلب امکان نداشت.
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " بیان داشت:فردی مثل میرحسین موسوی بیشتر از اینکه در پی مسائل ایدئولوژیک باشد، به دنبال مسائل شخصی و فردی است و در مورد موسوی باید وجوه فردی این آدم را دید فردی کار را میکند و بعد از آن برای افکار فلسفهسازی میکند موسوی اشتباهی را مرتکب شد و بعد برایش فلسفهبافی کرد. حب قدرت، غرور و تکبر موسوی باعث اشتباهات وی شد.
وی تصریح کرد: در دوران هشتساله دوم خرداد نشانههای بیشماری وجود دارد که این جریان سر ناسازگاری با حاکمیت جمهوری اسلامی دارد و پیشبینی میشد که روزی این جریان هویت واقعی خود را بروز خواهد داد و از لفافهگویی به صراحت خواهد رسید؛ بنابراین کنفرانس برلین در واقع نماد تلاشهای شکل گرفته استکبار، اپوزیسیون دوم خردادیها علیه نظام اسلامی و ارکان آن بود.
اسماعیلی در بخش دیگر سخنان خود در تشریح جریان دوم خرداد، یادآور شد؛ جریان اصلاحات سه کانون اصلی به نامهای حلقه کیان، حلقه آئین، و گروه مصطفی ملکیان دارد که در هر سه کانون یک فرد در مرکزیت قرار دارد و اندیشههالی او ستون آن کانون محسوب میشود که دیگران از او تغذیه میکنند و حرفها و اندیشههای او را تکرار میکنند؛ هر چند این سه در ظاهر تفاوتهای با هم دارند اما ائدئولوژی شکل گرفته در دوران اصلاحات چیزی جز تولیدات فکری این سه کانون و حلقه نیست و سایرین تحت الشعاع اینها هستند؛ بنابراین اگر بخواهیم جریان دوم خرداد را بشناسیم ضرورت دارد تفکرات این 3 نفر را مورد شناسایی قرار دهیم چرا که امکان ندارد کسی مدعی این باشد که جریان اصلاحات را میشناسد اما مطالب این را نخواند.
وی افزود: توجه به این نکته لازم است که سایرین و حلقههای اطراف اینها در جریان دوم خرداد چیزی غیر از اینها نگفتهاند؛ مجتهد شبستری، کدیور، حجاریان، عباس عبدی، علوی تبار، تاج زاده و غیره هیچکدام در این حد نیستند که از آنها نام برده شود.
*گردانندگان دوم خرداد از انرژی خفته در جامعه به نفع اهداف سکولاری خود استفاده میکردند
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " جنگ نرم را دارای 3 رکن "ایدئولوژی، سازماندهی و رسانه " دانست و افزود: اکثریت گردانندگان دوم خرداد متاثر از پارادیم نیروهای اجتماعی بود یعنی همه تحولات جامعه بر اساس نیروهای اجتماعی تبیین میشود، بنابراین نیروهای اجتماعی یا همان فعالان سیاسی باید در جایی سازماندهی شوند تا بتوانند از انرژی خفته در جامعه به نفع اهداف سکولاریستی خود استفاده کنند.
اسماعیلی در همین زمینه ادامه داد: وقتی این نظریه پردازان دوم خردادی از واژه آزادی یا جامعه مدنی استفاده میکنند، فقط منظور آنها یک مفهوم نظری نیست، بلکه پشت این واژه یکسری راهبردها و تاکتیکهای کاملا عملیاتی وجود دارد ؛ لذا منظور او از جامعه مدنی همان تشکیل شبکه اجتماعی هم سو است چرا که مهم این است که نهاد ساخته شده بر اساس چه تفکری شکل گرفته است و علت حمایت جامعه غرب از این شبکهها به این دلیل است که کاملا در جهت منافع آنها هستند بنابراین با تخصیص سرمایه و پوشش رسانهای این نهادها تاثیر گذار را تاسیس و حمایت میکنند.
وی با یادآوری اینکه جریان اصلاحات با بسیج تیم رسانهای خود و راهاندازی روزنامههای زنجیرهای سعی در ترویج تفکر ایدئولوژی سکولار آنها بود گفت: جریان دوم خرداد سعی داشت با این رسانهها پیام خود را به جوانان القا و با عضوگیری آنها با هدف سکولاریزه کردن جامعه اهداف خود را پیگیری کند.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه به توضیح نحوه سازماندهی این جریان پرداخت و خاطرنشان کرد: آنها به دو صورت؛یکی با تشکیل احزاب و سازمانهای رسمی و دیگری سازمان و گروههای غیر رسمی، گروههای خود را سازماندهی میکردند، بنابراین در زمان دوم خرداد شاهد شکلگیری گروهها و انجمنهای متعددی در قالبهای گوناگون بودیم.
وی با بیان اینکه حزب دولت ساخته و منحله مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، بیشترین تاثیر را در جریانات سکولانیزه کردن جامعه داشتند یادآورشد: در فتنه 88 این دو حزب سعی میکردند با استفاده از شبکههای خود در یارگیری برای فتنه و آشوبگری در جامعه اقدام کنند.
* دانشگاه به دلیل ماهیت و ساحتار سکولار افراد سکولار تربیت می کند
بخش دیگر سخنان اسماعیلی به گفتمانسازی جریان دوم خرداد در دوران اصلاحات در محافل دانشگاهی و علوم انسانی اختصاص داشت که در تبیین آن گفت: دانشگاه به عنوان نهاد فرهنگساز از بدو تاسیس در ایران به دلیل اینکه ماهیت " خود دانشگاه، اساتیدآن و متون درسی " که در آن تدریس میشد، مبنایی برگرفته از غرب داشته، بالطبع افرادی را که تربیت میکند سکولار خواهند بود.
اسماعیلی تاکید کرد: اگر ماهیت دانشگاه، اساتید آن، و متون درسی آن با جدیت و از درون اصلاح نشود و ساختار آن با هویت، آرمانها، فرهنگ اسلامی کشور مان منطبق نشود، این روند تولید محصولات سکولار ادامه خواهد داشت و این چرخه معیوب همچنان ادامه خواهد داشت.
وی با یادآوری اینکه در زمان شاه نیز رشته الهیات در دانشگاه تدریس میشد، تصریح کرد: هدف دولت پهلوی ترویج دین نبود بلکه به دنبال این بود که افرادی با ظاهر دینی و تحصیلات به اصطلاح دینی را در مقابل اسلام حوزه علمیه به عنوان اسلام حقیقی و روحانیت قرار دهد؛ حمایت پهلوی از اندیشمندانی چون شریعتی نیز همین بود که شریعتی را در مقابل روحانیت قرار دهد و همان تفکر اسلام منهای روحانیت را دامن بزند لذا این به معنای احترام و اعتقاد به تفکرات شریعتی نبود.
اسماعیلی ضمن تاکید یر اینکه اگر علوم انسانی در حوزههای علمیه ما به عنوان اصلیترین نهاد فرهنگساز اسلامی رشد، اصلاح،تولید نشود، مشکلات فعلی به سرعت ادامه پیدا خواهد کرد،گفت: امروز نیروهایی که توسط دانشگاه در دورههای گذشته تولید شده است، به دلیل تربیت در محیط سکولار (اعم از مکان، استاد و متون درسی) برای جامعه اسلامی مشکلساز هستند. اما فرصت هنوز برای اصلاح از درون باقی است.
*امروز بهترین زمان اصلاح متون علوم انسانی در دانشگاههاست
وی با بیان اینکه تحلیلران و متفکران، یکی از ریشههای فتنه 88 را گسترش همین علوم سکولار غربی در دوره اصلاحات می دانند، گفت: امروز بهترین زمان اصلاح متون علوم انسانی در دانشگاههاست که در این کار نقشه حوزههای علمیه و متفکران اسلامی بسیار تعیین کننده است.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه رشته علوم سیاسی در هر کشوری برای ترویج منافع سیاسی خود آن کشور در جهان تدریس می شود، ضمن انتقاد از شیوه تدریس علوم سیاسی در کشورمان، گفت: قرار نیست در دانشگاه کشور خودمان مطالبی تدریس شود که خلاف سیاستهای نظام و خواست مردم است.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: در کلاسهای درس اساتید دوم خرداد مانند «بشریه» نحوه مبارزه با جمهوری اسلامی تدریس میشد.
*در دانشگاههای کشور ما برخی از اساتید سکولار نحوه مقابله با اهداف جمهوری اسلامی را تدریس میکنند
وی در ادامه به اخراج کامران نجفزاده از فرانسه اشاره کرد و افزود: این اتفاق نشان داد در این کشور آزادی سیاسی وجود ندارد و این در حالی است که این کشورهای ادعای آزادی را دارد؛ اما اجازه فعالیت رسمی و قانونی و حرفای یک خبرنگار داده نمیشود، ولی در دانشگاههای کشور ما برخی از اساتید سکولار نحوه مقابله با اهداف جمهوری اسلامی را تدریس میکنند و کسی نیست جلوی آنها را بگیرد که نیاز به اقدام جدی دارد.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه یادآور شد: در دوران حاکمیت اصلاحات و دوم خردادیها، موج سنگین ترجمه آثار غربی به سمت کشور سرازیر شد که آن آثار علاوه بر اینکه دست چندم بودند، دقیقا کتابهایی ترجمه میشد که در راستای ایدئولوژی سکولار اصلاحات بود.
اسماعیلی در ادامه با تاکید بر اینکه در حوزه علوم انسانی، هیچ عملی خارج از پارادایم ایدئولوژیک نیست، افزود: ادعای برخی افراد که میگویند حرفهای آنها بدون پیروی از ایدئولوژی است مضحک است.
*علوم انسانی در زمان دوران اصلاحات تبدیل به سلاح مبارزه شد
وی اضافه کرد: علوم انسانی در زمان دوران اصلاحات تبدیل به سلاح مبارزه شد، چرا که با القا مفاهیم و مبانی اندیشه سکولار غربی در اندیشه جوانان این مرز و بوم سعی کردند که آنها را از فرهنگ اسلامی _ایرانی خود تهی کنند و با استفاده ابزاری از دانشجویان آنها را در خدمت اهداف خود بگیرند.
نویسنده کتاب "شورش اشرافیت بر جمهوریت " با تاکید بر اینکه برای تولید علوم انسانی بومی خود باید از اندیشمندان مسلمان خود استفاده کنیم، ضمن اظهار تاسف گفت: امروز برخی از اساتید بزرگ و متعهد به انقلاب اسلامی در حاشیه قرار دارند و این در حالی است که ما به این اساتید در تولید علم در حوزه علوم انسانی_ اسلامی بسیار نیازمندیم.
* اگر سید مرتضی آوینی بود؛ نوریزاد سقوط نمیکرد، بهرزو افخمی چپ نمیکرد
اسماعیلی با نکوداشت نام و یاد شهیدان و متفکران اسلامی همچون "شهید مطهری، شهید آوینی " متذکر شد: چه بسا امروز اگر سید مرتضی آوینی بود؛ نوریزاد سقوط نمیکرد، بهرزو افخمی چپ نمیکرد و حاتمیکیا کسی را داشت که هنوز از او خط فکری بگیرد.
وی تاکید کرد: باید قدرت و منزلت اساتید متعهد و عالم رادر کشور دانست و با شخصیت پردازی در شانشان دردها را برای ورود به آنها در عرصههای گوناگون علمی باز کرد چرا که اساتید برجسته و متعهد کم نداریم و نقشه رسانهها در ارتباطدهی این اساتید و معرفی آنها بر جامعه وظیفه سنگین بر عهده دارد.